ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
رضا مرادی غیاث آبادی
سه شنبه ۲۸ مهر ۱۳۸۸
بیگمان بسیار دیدهاید که برخی از نشریات در پایان نوشتار خود مینویسند: «منبع: اینترنت» درست مثل این است که مطالب کتابی را در جای دیگری منتشر کنند و زیرش بنویسند: «منبع: کاغذ»! چرا که اینترنت نیز همچون کاغذ فقط یک حامل اطلاعات است و بس.
پس از آغاز به کار نسخهٔ آزمایشی فرهنگنامه عکس ایران، آقای دکتر جلیل دوستخواه در پرسشی انتقادی از این نگارنده توضیح خواستند که چرا بازنشر عکسها در رسانههای دیگر را حتی با ذکر منبع ممنوع اعلام کردهام. البته اگر به جناب استاد به کوتاهی پاسخ میدادم که بخاطر قراردادهایی که با ناشران دارم (یا در آینده خواهم داشت) ناچار از این کار بودهام، و نیز برنامههایی برای آینده دارم که کپی و بازنشر عکسها میتواند اختلالهایی در آن ایجاد کند، کافی بود؛ اما پرسش ایشان سرِ دردهای کهنهای را باز کرد که با خود گفتم کمی پیرامون آن درددل کنم. بدون اینکه اصلاً و ابداً در فکر راهِ درمانی برای آن باشم. چرا که این معضل آنقدر عمیق و کهنه و فراگیر است که به گمانم وارد فطرت و «ژن» ما شده است.